رییس جمهوری با تکرار واژههایی چون «فرصت»، «وفاق ملی» و «همه ملت ایران» میخواست بگوید به من و به دولت من به چشم یک فرصت تاریخی نگاه کنید و وقتی از همهٔ آحاد ملت میگفت این پیام پنهان از دل آن شنیدنی بود که همهٔ ملت ایران یعنی ۵۰ درصد جامعه که در انتخابات شرکت نکردند به اضافهٔ۳۰ درصد که به من رأی دادند و نیز آن ۲۰ درصد که شما آنان را نمایندگی میکنید. او البته این اعداد ۵۰ و ۳۰ و۲۰ را به کار نبرد ولی مگر «همه» جز این معنی میدهد؟
او که طی ۱۶ سال گذشته معمولا با کاپشن و پیراهن در مجلس حاضر میشد و پوشش و رفتار متفاوتی با دیگر نمایندگان داشت امروز با کت و شلوار و کاملا رسمی ظاهر شده بود ونمی خواست ریاست جمهوری را استمرار نمایندگی بداند هر چند همچنان در برخوردها صمیمی است.
استفاده از کلمات تازه و پرهیز از ادبیات صدا و سیما و شعار و کلیشههای ایدیولوژیک از ویژگیهای مثبت نطق امروز او بود. ادبیاتی کاملا متفاوت و اصلاحطلبانه و ملی با رویکرد تعاملی.
شبکهٔ ایران اینترنشنال و تلویزیون فارسی بیبیسی در یکی دو ماه گذشته به شکل صریح یا زیرپوستی بر اشارات او به «سیاست های کلی» انگشت گذاشتهاند تا با یک تیر دو نشان را هدف بگیرند: از یک سوجمهوریت نظام را انکار کنند و از جانب دیگر ممکن بودن اجرای برنامههای رییس جمهور منتخب را. در حالی که کلمهٔ «نصب» در متن امضای حکم (مشهور به تنفیذ) اولا ادامهٔ سنت امام خمینی است و ثانیا در آن قید شده ؛به پیروی از رأی ملت ایران؛ و ثالثا مشروعیت بخشیدن به این خاطر که برخی اساسا با سازوکار دموکراتیک میانه ندارند و به اعتبار حکم شرعی میپذیرند و مراد از سیاستهای کلی نیز اهدافی ملی است و نه علایق و ارادهٔ شخصی و تعهدآور است.
این بار پزشکیان گفت: سیاستهای کلیِ مصوب رهبری و این یعنی سیاستهای کلییی که به تصویب رهبری رسیده و از آن در کنار قانون اساسی و سند چشمانداز و برنامهٔ هفتم توسعه یاد کرد چرا که مشکل ما اسناد بالادستی نیست. مشکل این است که اجرا نمیشوند یا به درستی و تمام و کمال اجرا نمیشوند و هر ۴ را کنار هم و به عنوان مقوم و مکمل نام میبرد. منتقدان بروند ببینند قبلتر چند بار از سند چشمانداز یا قانون اساسی گفته شده است.
مرحوم رییس جمهوری سابق بیشتر بر بیانیه گام دوم تأکید داشت و از کلمه «توسعه» هم تا میتوانست استفاده نمیکرد و احتمالا مانند همفکران خود آن را «غربی» میدانست و میگفت: پیشرفت. چون توسعه سازوکار خود را دارد و با مدیرانی که او از دانشگاه امام صادق آورده بود تحققپذیر نبود. ادبیات پزشکیان ولی مدرن و ملی است و بر این اساس ریاست جمهوری خود و روی کار آمدن دولت جدید را فرصتی برای تحقق این ۷ فرصت دانسته است:
۱. آگاهی از شرایط خطیر و دشوار موجود در زندگی مردم
۲.شنیدن صدای همهٔ آحاد ملت و خواست آنها
۳. تحول و تغییر
۴. اصلاح رویکردها و رویه هیا ناکارآمد در حکم رانی
۵. خلق امید و و وفاق برای عبور از تنگناهای پیچیده
۶. اصلاح برخوردهای ناپسند قدرت مندان جهان با مردم دلاور ایران
۷. میدان جدید همراهی و همکاری ملی بین حکومت و حکومت با جامعه و در جامعه.
پزشکیان به جای توقف بر نام ۱۹ نفر پیشنهادی یا توضیح روند شناخت و انتخاب و معرفی آنها از ۷ فرصت گفت و جایی هم البته از آزمون همگرایی یا همکاری و این سخن او را هم میتوان این گونه تعبیر و تفسیر کرد که اکنون توپ در زمین مجلسیان است تا نشان دهند تا چه اندازه اهل وفاق و همدلیاند.
به یاد آوریم رهبری هم به تازگی و بعد از انتخابات گفته بودند مجلس تنها پرسشگر نیست پاسخگو هم هست و رییس جمهور پزشکیان هم با تعبیر «آزمون» ظرافت مجلس را در جایگاه پاسخگویی نشاند وقتی تعبیر آزمون همگرایی و همکاری را به کار برد.
قضیه روشن است. او جاهایی کوتاه آمده ولی مسیر را تغییر نداده بلکه وزیر پیشنهادی حداکثری معرفی نکرده و به حداقلی یا توافقی بسنده کرده تا تعهد خود به تعامل را نشان دهد و اکنون نوبت مجلس است. اگر به تبعیت از تندروها بخواهند موجهترهایی چون میدری و ظفرقندی یا یگانه گزینۀ زن را بیندازند غش در معامله است. پس برای اثبات حسن نیت باید به همه ۱۹ نفر رای بدهند و اِنقلت نیاورند.
در این که نگاهشان با پزشکیان اختلاف دارد شکی نیست. چون آنان نماینده ۲۰ درصد جامعهاند و رییس جمهوری به ۸۰ درصد دیگر تمایل دارد چه آنها که به او رأی دادند و چه کسانی که در انتخابات شرکت نکردند.
دولت پزشکیان ایدهآل تحولخواهان نیست اما حتیالمقدور، مطلوب است و با این نگاه مقدور بودن آن مقابل مطلوبیت قرار نمیگیرد.