برخلاف آنچه برخی نیروهای سیاسی در داخل تلاش داشتند، اقدام نظامی متقابل ایران در برابر تجاوزگریهای مستمر تلآویو را نوعی افتادن تهران در «تله جنگ» جا بیندازند، در عمل ثابت شد که نشان دادن یال و کوپال به دشمن، نه تنها امنیت را تضعیف و به مخاطره نمیاندازد بلکه باعث ارتقای مؤلفههای بازدارندگی کشور نیز میشود.
جام جم نوشت: مدتی پس ازعملیات وعده صادق۲ و آثار نظامی وامنیتی شگفتانگیز آن،سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، سفرهای منطقهای خود را ابتدا با سفر به بیروت، سپس به دمشق و سرآخر با سفر به ریاض ودوحه به انجام رسانید.
این سفرها بهخصوص در دو مورد اول درشرایطی انجام شدکه همگان به خطرناکبودن آنها به دلیل تعرضهای مداوم رژیمصهیونیستی، اذعان داشتند اما عراقچی بدونتوجه به این موضوع، سعی کرد از ابزار دیپلماسی برای پیشبرد منویات ایران که همانا کاهش سطح تنش در منطقه و افزایش اجماع دولتهای اسلامی علیه جنایات صهیونیستهاست، بیشترین و مفیدترین بهره را ببرد. نکته مهم اینجاست که دیپلماسی فعال وزیر امور خارجه، مبتنی بر اقتدار عرصه میدان و اراده نیروهای مسلح کشورمان در پاسخ سخت به تجاوزات رژیمصهیونی خاصه ترور مهمان جمهوری اسلامی ایران، یعنی شهید هنیه بوده است. پاسداران انقلاب اسلامی موفق شدند با حمایت و همراهی ارتش و وزارت دفاع، عملیاتی راهبردی تحت عنوان وعده صادق ۲ را با هدف خونخواهی مهمان ایران یعنی دکتر شهید هنیه طراحی و اجرا کنند بهصورتیکه بسیاری از مراکز راهبردی نظامی و امنیتی صهیونیستها مورد هدف قرار گرفتند. این عملیات موفقیتآمیز ضمن از کار انداختن بسیاری از مراکز راهبردی در اراضی اشغالی، توانست این اخطار را نیز به رژیم موقتی بدهد که در صورت استمرار دادن به اقدامات خود علیه منافع ملی ایران، پاسخ محکمتری دریافت خواهد کرد که حمله گسترده به مراکز استراتژیک صهیونیستها، نظیر پالایشگاهها و خطوط گاز و فرودگاهها و حتی تأسیسات اتمی رژیم، تنها بخش کوچکی از آن خواهد بود.پس از نمایش اقتدار نیروهای مسلح که رسانههای غربی نیز بر موفقیتآمیز بودن آن در هدف قرار دادن اساسی مراکز راهبردی صهیونیستها اذعان دارند، دستگاه دیپلماسی کشورمان بیتوجه به مخاطرات، مسیر فعالیت بیشتر را در پیش گرفت و در راستای سیاست همسایهگرایی، همسایگان را برای اجماع گسترده علیه صهیونیستها مورد خطاب و همکاری قرار داد. این خطاب، تأثیرات خود را نیز به همراه داشت؛ بهنحویکه همسایگان نیز موضع ایران مبنی بر لزوم مهار ماشین کشتار رژیمصهیونیستی را تقویت و بر آن صحه گذاشتند.برای نمونه شیخمحمد بن عبدالرحمن آلثانی، نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر در دیدار اخیرش با عراقچی، خواستار همکاریهای منطقهای بهمنظور توقف جنگ و جنایات رژیمصهیونیستی، دستیابی به ثبات و امنیت پایدار در منطقه و کمک به مردم فلسطین و لبنان شد. پیش از این نیز محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی در دیدار با وزیر امور خارجه کشورمان، ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به تشدید بحران و گسترش جنگ درمنطقه، بر ضرورت اهتمام تمامی کشورهای منطقه به حراست از ثبات و امنیت منطقهای تاکید کرده بود. مضاف بر این و بنابر اعلام برخی رسانههای معتبر عربی، عراقچی طی سفرهای منطقه ای خود صراحتا به مقامات عربی گفته که اگرکشورهای خلیج فارس، حریم هوایی خود را برای رژیم اسرائیل باز کنند، این یک اقدام جنگی خواهد بود.درهمین باره سه کشور عربستان، امارات و قطر طی نامهای به آمریکا اعلام کردند که حریم هوایی خود را برای تجاوز احتمالی اسرائیل به ایران، در اختیار این رژیم قرار نخواهند داد.
اقتدار دیپلماسی ایران که این روزها خود را در قالب سفرهای عراقچی به کشورهای منطقه، سفر پزشکیان به ترکمنستان و سفر رئیس مجلس به تاجیکستان نشان میدهد، مدیون و مرهون مانور اقتدار نیروهای مسلح کشورمان در تعیین معادلات نظامی و امنیتی در میدان و در تقابل با صهیونیستهاست. برخلاف آنچه برخی نیروهای سیاسی در داخل تلاش داشتند، اقدام نظامی متقابل ایران در برابر تجاوزگریهای مستمر تلآویو را نوعی افتادن تهران در «تله جنگ» جا بیندازند، در عمل ثابت شد که نشان دادن یال و کوپال به دشمن، نه تنها امنیت را تضعیف و به مخاطره نمیاندازد بلکه باعث ارتقای مؤلفههای بازدارندگی کشور نیز میشود.
در این باره فعال شدن هرچه بیشتر دیپلماسی کشورمان وهمراه کردن زعمای کشورهای مسلمان باموضع ضدجنگ و ضدصهیونیستی ایران، در نوع خود یکی از برکات عملیات راهبردی وعده صادق ۲ است که انتظار میرود، استمرار داشته باشد.همافزایی و برهمکنش دو ساحت میدان و ساحت دیپلماسی، به ترکتازی صهیونیستها تا حد زیادی خاتمه داده و موجب شده تا نیروهای محور مقاومت، دایر مدار تحولات شوند و مواضع دشمن صهیونی را هر چه بیشتر به عقب برانند.