موازنه معکوس میان ایران،آمریکا و آذربایجان!
۱- وقتی رئیس جمهور پزشکیان به جمهوری آذربایجان می رود، ولی به آرامگاه باشکوه نظامی در گنجه «Gəncə» نمی رود، یعنی همچنان ما در زمین تقابل فرهنگی با آذربایجان گرفتاریم و تا این گره را باز نکنیم، از دل این سفرها و تفاهم های ظاهری، اتحاد سیاسی و شکوفایی اقتصادی فیمابین بیرون نمی آید!.
۲ـ درباره موضوع فرهنگ، ما دچار یک موازنه معکوس درباره آمریکا و آذربایجان و بسیاری از کشورهای شرقی شده ایم. یعنی از ۳۵ قبل که بحث «تهاجم فرهنگی غرب» مطرح شد، ما در جمهوری اسلامی بیشتر با «فرهنگ شرق» مقابله کرده ایم تا غرب!. چرا؟. چون ما سالهاست در دنیایی بی مرز، مشغول مرز کشیدن و اثبات ملیت «نظامی» و «مولانا» با جمهوری آذربایجان و ترکیه هستیم. شاید تاجیک ها هم اگر فارسی حرف نمی زدند، رودکی کولابی را هم باید به فهرست دعواهای فرهنگی خود اضافه می کردیم. از اقبال لاهوری هم هیچ نمی گوییم چون پاکستانی است، حتی اگر ۷۰ درصد اشعارش به فارسی باشد!. خواجه عبدالله انصاری هم برای ما «پیر هرات» نیست، چون مزارش در افغانستان است!. جالب است حتی با وجود آنکه مختوم قلی هم در خاک ما آرمیده، ترکمنستان از مواهب آن بی بهره مانده و امروز شاهد حضور دهها هزار گردشگر ترک و ترکمن در استان گلستان نیستیم!. از این دست موازنه های معکوس فرهنگی، بقدر چند کتاب، مثال داریم و مقصرش هم حتماً ما نیستیم!.