نعیم نوربخش روزنامه والاستریت ژورنال در یادداشتی به قلم «والتر راسل مید» استاد سیاست خارجی در دانشگاه ییل و کالج بارد، تحلیلی از تحولات اخیر خاورمیانه ارائه کرده است. در این یادداشت با عنوان «عصر اوباما در خاورمیانه به تاریخ پیوسته» آمده است که طنین پیامدهای سرنگونی حکومت بشار الاسد تا سالها در خاورمیانه به گوش خواهد رسید اما یک مسأله از حالا روشن است. خوشبختانه عصر اوباما در تاریخ خاورمیانه به پایان رسیده است.
به گزارش افق تازه، نویسنده این یادداشت معتقد است که دیپلماسی منحرف باراک اوباما سبب شد از طرفی ایران به ارباب غیررسمی سوریه و لبنان تبدیل شود و از طرف دیگر قدرت و شوکت روسیه در منطقه به اوج برسد. تقریبا تمام مقامات رسمی در خاورمیانه از نظم اوبامایی خاورمیانه نفرت پیدا کردند. اسرائیلیها به طور خاص منتقد مماشات با رژیم ایران بودند. اعراب نیز از شکلگیری هلال شیعه در فاصله تهران تا بیروت که اوباما با آن کنار آمده بود تا حدی به وحشت افتادند که حتی به منظور تشکیل جبهه واحد با اسرائیل حاضر شدند مسأله فلسطین را کنار بگذارند. ترکیه که شاهد بود آمریکا همزمان با حمایت از کردها و تروریستهای داخلی، در سینی نقرهای سوریه و لبنان را به تهران تقدیم میکند به اندازه اعراب از دنیایی که باراک اوباما قصد داشت برپا کند وحشتزده بود.
ترکیه واسرائیل با بهره بردن از جنگ اوکراین موفق شدند رؤیای اوباما را بر باد بدهند. نتانیاهو به مدد تسلیحات آمریکایی و نادیده گرفتن خردمندانه مشورتهای راهبردی تیم بایدن، با ترتیب دادن حملات پیاپی به حماس، حزبالله و ایران موفق شد بر قدرت نظامی ایران غلبه کند. رجب طیب اردوغان نیز حمایت مداوم از گروههای مخالف اسد که ریشه در اعراب اهل سنت و نهادهای تروریستی مانند القاعده داشتند را تا سقوط رژیم اسد قطع نکرد. با مهار قدرت ایران و گرفتار شدن روسیه در اوکراین، پایههای حکومت اسد لرزید و نیروهای عرب تحت حمایت ترکیه به قصد براندازی راه افتادند.
به این ترتیب تیم بایدن به نعشکش سیاست خاورمیانهای اوباما تبدیل شد یعنی سیاستی که که آرزو داشت آن را زنده نگه دارد. وقتی تیم بایدن در تلاش برای احیای توافق هستهای با تهران ناکام ماند به دنبال یافتن راهی برای همزیستی با ایران، شل کردن تحریمها و تقویت دیپلماسی با حکومت دینداران رفت. اما در پایان حمایت ایران از حماس و حزبالله به منظور تهدید اسرائیل شدت گرفت. پس از حمله هفتم اکتبر حماس علیه اسرائیل، تیم بایدن برخلاف میل باطنی با حمایت نظامی از تلآویو موجی تهاجمی علیه حماس و حزبالله به راه انداخت که ایران را غافلگیر و توان نظامی آن را شدیدا تضعیف کرد.
به منظور استفاده بهینه از تسلیحات اهدایی آمریکا، اسرائیل باید تلاش میکرد با اهداف کاخ سفید یعنی تغییر دولت در این کشور، بستن دست آن در استفاده از تسلیحات و تحمیل تغییرات فاجعهبار در راهبرد جنگی خود مقابله کند. با وجود این تدارک حمایت نظامی را باید اثرگذارترین مداخله کاخ سفید در دوره ریاست بایدن قلمداد کرد. آنچه امروز در سوریه مشاهده میکنیم عصر تازهای از رقابت مذهبی و منطقهای است. هماکنون بسیاری از اعراب که صدها سال هژمونی امپراتوری عثمانی را در خاطر دارند در هراسند مبادا ترکیه به عنوان تهدید اصلی برای استقلال جهان عرب جانشین ایران شود. این برای شراکت راهبردی میان اسرائیل و برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس خبر خوبی به شمار میرود. حکومت اردوغان در ترکیه میتواند نسبت به ایران تهدید جدیتری برای امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس باشد. اردوغان با ربط دادن خود به عامل برپایی دموکراسی اسلامگرایان سنیمذهب عرب، امید دارد الهامبخش بهتری برای تهدید ایدئولوژیک پادشاهیهای خلیج فارس نسبت به الگوی ایران شیعه باشد.
هم اسرائیل و هم اعراب خلیج فارس دلایل منطقی برای ترس از سیاست اردوغان نسبت به موضوع فلسطین دارند. اتحاد ترکیه با اخوانالمسلمین یک سلاح سیاسی قوی برای آنکارا قلمداد میشود تا با توسل به آن در رقابت با کشورهای حاشیه خلیج فارس بر سر رهبری جهان اهل سنت پیشی بگیرد. حمایت از فلسطینیها به ترکیه کمک میکند تا تصویر خود در جهان عرب را جلا دهد.
آینده سوریه در دست اعراب است. تا وقتی دیکتاتوری خاندان اسد برقرار بود، این کشور از آشوب و کودتا در امان بود. سوریه که بیش از هر چیز مخلوق سیاستهای استعماری فرانسه بوده مانند همسایهاش لبنان درگیر شکافی عمیق از خطوط فرهنگی و قومیتی است. آخرین دهه آلوده به خون از جنگ داخلی در تاریخ این کشور این شکافها را برجستهتر کرده است. با وجود احزاب مسلحی مانند برجاماندگان داعش، کردها، نیروهای تحت حمایت ترکیه و وفاداران به رژیم اسد، دولت جدید این کشور در برقراری سلطه با دشواریهایی مواجه خواهد بود. ترکیه بخشهایی از مناطق شمالی این کشور را اشغال کرده است و نیروهای اسرائیلی جنوب را در اختیار گرفتهاند. ایران و روسیه نیز هر دو هواداران محلی خود را دارند.
شاید طرفداران اوباما این روزها از مشاهده تحولات خاورمیانه چندان خرسند نباشند اما اغلب آمریکاییها ببابت سقوط اسد، به تکاپو افتادن روسیه و شکستهای عظیمی که ایران متحمل شده است باید شادمان باشند. البته تاریخ در خاورمیانه به پایان نرسیده است. با غروب ایران و برآمدن ترکیه، توان آمریکا در اداره روابط رو به پیچیدهتر شدن با آنکارا از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد. حفظ ترکیه در جبهه خود و همزمان تقویت همکاری میان اعراب و اسرائیل، کلید موفقیت سیاست آمریکایی در خاورمیانه جدید است.